شواهد تجربی بدست آمده شامل انتقادات و حتی بررسی های اجمالی نشریات مربوط به کار، ما را وادار به تجدید نظر در تعریف رفتار شهروندی سازمانی (OCB) می نماید. در نظر گرفتن رفتار شهروندی سازمانی (OCB) به عنوان نقش اضافی، فراتر از شغل یا بدون پاداش از سیستم رسمی دیگر مفید به نظر نمی رسد. تعریف قابل دفاع تر از رفتار شهروندی سازمانی (OCB) توسط برمن و موتوویدلو تحت عنوان کارکرد ضمنی ارائه شده است. بعضی پیشنهادات مقدماتی برای تعریف مجدد OCB ارائه شده است؛ به مشکلاتی توجه شده است که با این وجود همچنان باقی مانده، هنگام مواجهه با تغییرات اساسی در خصوصیات سازمانها، ذهن ما را به خود مشغول نگه می دارد.
در نتیجه گیری گزارش سندرم سرباز خوب (ارگان، 1988)، من به وضوح مقداری نرمی مشکل زا در یک تعریف کاری از OCB را پذیرفتم. من این مطلب را در فصل کار نا تمام قبول کردم. شاید کار اصلاح مفاهیم هیچ گاه تمام نشود، اما اکنون وقت این است که به بازبینی بعضی از سوالات مربوط به تعاریف ساختار، واژه شناسی و مدل های ساده بپردازیم. پیش از این، یک مرور اساسی بر تعاریف ساختار شبکه های قانونی مربوط به OCB انجام شده است (ون داین، کامینگز و پارکس، 1995) آن چنان که به زودی مشخص خواهد شد، من من مطالب زیادی برای یاد گرفتن در این بحث پیدا کردم. هر چند که نظر من با آنها در بعضی مسائل مهم متفاوت است و من به بعضی مسائل دیگر پرداخته ام که آنها در مورد آن بحث نکرده اند. ون داین و همکاران (1995) به مطالب زیر پرداخته اند: الف) حالت به هم ریخته میان چند ساختار که شامل رفتار نقش اضافه می شود (ERB): OCB، رفتار سازمانی اجتماعی (POB)، اشتباهات در حین کار (WB). ب) موردی که در آن از ساختار بزرگتری استفاده می شود (ERB). ج) مجموعه های محتمل از موارد قبل و نتایج تعریف مجدد دسته هایی از ERB.
Accumulated empirical evidence, some telling criticisms, and even the most cursory glance at the business press compel us to rethink the defining character of organizational citizenship behavior (OCB). It no longer seems fruitful to regard OCB as extra-role, beyond the job, or unrewarded by the formal system. A more tenable position is one that defines OCB much along the lines of what Borman and Motowidlo (1993) called contextual performance. Some preliminary suggestions are offered for the repositioning and articulation of the OCB construct as redefined; due attention is given to the problems that nonetheless remain, and will occupy us for some time to come as we reckon with root changes in the very character of organizations.
محاسبه به روش ابری با دسترسی به سرویس های محاسبه وارد طرح های جدیدی شده است، و این امکان را به مشتریان می دهد تا زیرساخت های فیزیکی مشابه را به اشتراک گذاشته و منابع محاسباتی مورد نیازشان را خریداری کنند. (برای نمونه Amazon EC2 و Windows Azure). ویژگی چندگانه محاسبه به روش ابری امکان انعطاف پذیری را به کلاینت داده در حالی که از مجموعه منحصر به فردی از فعالیت ها در حوزه هایی همانند امنیت و قابلیت اطمینان استفاده می کنند. در این مقاله، به بررسی یک چالش (SecureCloud) و سه احتمال (DNSCloud, WebCloud and SamaritanCloud) می پردازیم. در SecureCloud (محاسبه ابری ایمن) به بررسی این موضوع می پردازیم که چگونه چند بخشی، یا اشتراک منابع در میان کاربران، منتهی به تحلیل رفتن حریم خصوصی و امنیت می گردد. اگر بخواهیم از آمازون EC2 به عنوان نمونه استفاده کنیم، می توانیم به شناسایی آسیب پذیری برنامه ریزی مهم در مانیتور ماشین مجازی (VMMS) بپردازیم. ما سناریو حمله را ایجاد کرده و اثبات می کنیم که چگونه می توان از ان برای سرقت سیکل در روش محاسبه ابری استفاده کرد. همچنین به این بحث می پردازیم که چگونه حملات می تواند در بین محاسبات ابری در مجموعه ای از VM (دستگاه مجازی) هماهنگ گردد. ما چارچوب کلی از راه حل ها را برای مبارزه با چنین حملاتی نشان می دهیم. DNSCloud, WebCloud و SamaritanCloud به عنوان طرح های پیشنهادی برای معماری جدید می باشد که به بهبود ارسال خدمات زیرساخت کنونی پرداخته و نقش های کاملا جدیدی را ایفا می کنند. سیستم نام دامنه (DNS) به عنوان پاشته آشیل (نقطه ضعف) اینترنت و مجموعه ای از حملات جدید در طی چند سال گذشته می باشد که به تقویت چنین مفاهیمی می پردازد.
ما به معرفی DNSCloud، یعنی طرح جدیدی بای فراهم کردن خدمات DNS قوی تر می پردازیم که نیامند بروزرسانی فورک لیفت (برخلاف DNSSEC) نمی باشد. امروزه محتوا در وب سایت هایی همچون شبکه اجتماعی در لبه این شبکه ها ایجاد شده اما با استفاده از مدل سرور- کلاینت سنتی توزیع می گردد. WebCloud به عنوان طرح محاسبه ابری جدید می باشد که باعث تعیین نسبت پدیده رو به رشد شبکه اجتماعی برای توانمند ساختن سیستم های مقیاس پذیر و کارآمد برای ارسال محتوای نظیر به نظیر می گردد. SamaritanCloud به عنوان طرح پیشنهادی برای معماری جدید می باشد که از دستگاه های رایانه های شخصی قابل حمل برای اشتراک اطلاعات محل خاص مربوطه استفاده می کند. همچنین این امکان را به مردم می دهد تا کمک فیزیکی به یکدیگر از راه دور به صورت ایمن و خصوصی انجام دهند. در مجموع، این مقاله ترکیبی از نظریات و فعالیت هایی را ارائه می دهد که باعث تسریع در انتقال پی در پی به عصر محاسبات ابری می گردد.
عصاره آب پز شده به، از نقطه نظر ترکیبات فنلیک و فلاونوئیدها، بسیار غنی است که خواص آنتی اکسیدانی جالبی ارائه می نماید و همچنین حاوی اسیدهای آلی و قندها می باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی استفاده مستقیم از عصاره آب پز شده به، برای تولید ماست کم چرب است.علاوه بر این، این عصاره باعث بروز تغییر رنگ ماست و کاهش حساسیت می شود. عصاره آب به، اثر بازدارنده ای در برابر باکتری های اسید لاکتیک دارد که، احتمالا به علت مقادیر زیاد پلی فنول می باشد. در نتیجه، ماست غنی شده با آب عصاره به، دارای PH بالاتر و مقدار اسید لاکتیک کمتری در مقایسه با دیگر ماست ها می باشد. این تغییرات در خواص رئولوژیکی و بافتی آنها منعکس شده است: ماست های نرم با تغییر شکل بالا و رفتار الاستیک پایین و ویسکوزیته (چسبناکی) همراه هستند. پژوهش های آینده علاوه بر عصاره آب به در غذاهای دیگر، به مطالعه خواص ضد باکتریایی و آنتی اکسیدانی آنها می پردازد.
Quince scalding water is rich in phenolic compounds and flavonoids which provide interesting antioxidant properties, and also contain organic acids and sugars. The aim of this study was to evaluate the direct use of quince scalding water for set style yogurt production. The addition of quince scalding water provided color changes and reduced yogurt sensory scores. Quince scalding water had inhibitory effect against lactic acid bacteria, probably due to its high content in polyphenols. As a consequence, quince scalding water enriched yogurts had higher pH and lower lactic acid content compared to control yogurts. Such changes are reflected in their rheological and textural properties: soft yogurts of higher deformability and lower elastic behavior and viscosity. Future research on the addition of quince scalding water to other foods, or the study of their antibacterial or antioxidant properties would be of great interest.
فاضلاب می تواند از مراحل مختلفی در صنایع غذایی مانند فرایند تمیز کردن و مرحله سفید کردن میوه یا سبزیجات ایجاد شود، یا به عنوان یک محصول ثانویه نظیر فیبر موجود در رژیم غذایی، فرآوری شود. امکان تولید فاضلاب از صنایع غذایی انسانی به ارتقای روند اقتصادی و فرآوری غذایی کمک می کند. میوه به به دلیل سختی فرآیند تخمیر، تلخی و گسی، خیلی تازه بنظر نمیرسد. اما هنگامی که رسیده می شود، برای تولید مارمالاد، مربا، ژله و کیک به کار می رود. Eodriquez Guisado و همکارانش در سال (2009) مقدار متوسطی برای خصوصیات شیمیایی پنج میوه جمع آوری شده در جنوب شرقی اسپانیا تعیین کردند که نشان دهنده میزان آب بالا (76.72 g/100 گرم)، فیبر خام بالا (5.33 g/100 گرم)، و مقدار کمی چربی (1.95 g/100 گرم) است. میوه به (مانند سیب و گلابی) متعلق به خانواده Roseaceae می باشد و خواص مفید خوب و تثبیت شده ای برای سلامت انسان ها دارد.
مسئله خوردگی در ابتدای کشف لوله مهم نبوده. ابتدایی ترین خطوط لوله برای انتقال آب از یک نوع لوله طبیعی مانند نی استفاده می شده است. در 500 سال قبل از میلاد یونانی ها از لوله های طبیعی برای انتقال آب استفاده کرده اند و سپس مصریها در چهارقرن قبل از میلاد توسط کانال آب را از رودخانه نیل به خارج منتقل نمودند. اولین مواد سازنده لوله ها توسط چینی ها برای انتقال گاز برای روشنایی استفاده شد از جنسBAMBOO بود چینیها بعد از اینکه متوجه شدند که لوله ها نشت دارند آ نها را با موم پوشش دادند
اولین کارخانه ای که لوله را به صورت تجاری تولید نمود 200 سال قبل در اروپا بود در آن موقع CAST+IRON برای انتقال آب فاضلاب شهری استفاده می شد اولین لوله فولادی برای حمل آب در سال 1800 در آمریکا به کار برده شد برای سالهای متمادی CAST+IRON و STEEL تنها مواد ساخت لوله حمل سیالات بودند. در زمان انقلاب صنعتی که صنایع شیمیایی نیز دچار تغییرات شدند برای مشکل خوردگی چندین آلیاژ فلزی مصرف شدند پس از شروع ارائه آلیاژ فلزی لوله های پلیمری نیز وارد بازار شده اند. امروز اصلی ترین مسئله طراحان خطوط لوله انتخاب صحیح لوله با مواد ضد خوردگی جهت حمل سیالات گوناگون می باشد خواص فیزیکی و مکانیکی و همچنین نوع خوردگی در محل و سیال پارامترهای تعیین این انتخاب کننده هستند.
لوله های فایبر گلاس در سال 1948 عرضه شده اند ابتدایی ترین کاربرد ها برای لوله کشی فایبر گلاس و همچنین یکی از وسیعترین نواحی بکار رفته برای این محصول، در صنعت نفت می باشد. لوله های فایبر گلاس به عنوان یک جنس مقاوم در برابر پوسیدگی و مقرون به صرفه به جای آهن آلات حفاظت شده، آهن ضد زنگ، و دیگر فلزات کم نظیر تر انتخاب شده بود. خطوط تولید تاکاربرد های روز افزون فشار بالا و لوله کشی های تونلی همراه اتصالات مسیر های پر پیچ و خم گسترش و توسعه یافت. در اواخر دهه 1950، لوله هایی با قطر های بزرگتر قابل دسترسی گشت و لوله های فایبر گلاس به خاطر ویژگی های مقاومت در برابر پوسیدگی نهایی اش به طور گسترده ای در صنایع فرآیند های شیمیایی به کار می رفت.
این تحقیق در اینجا به آزمودن نقش ظرفیت جذب به عنوان مکانیزمی برای مشخص کردن و تفسیر جریانات دانش خارجی به منافع ملموس، و همچنین دست یافتن به نوآوری برتر و عملکردهای مالی با تاخیر زمانی می پردازد. با استفاده از آنالیز مسیر در یک نمونه 461تایی از سرمایه گذاران یونانی شرکت کننده در سومین همایش بررسی نوآوری، این تحقیق اثبات می کند که جریانات دانش خارجی به طور مستقیم به ظرفیت جنب و به طور غیر مستقیم به نوآوری مربوط است. ظرفیت جذب به طور مستقیم و غیر مستقیم با نوآوری و عملکرد مالی در ارتباط است اما در محدوده های زمانی متفاوت. بنابراین، این تحقیق با فهم عوامل زمینه ساز و فواید حاصل از ظرفیت جذب و با فراهم آوردن شواهد تجربی از فرم های وابسته به موقعیت جغرافیایی یک تحقیق مهم و همراه دلایل عملی را ارائه می کند.
ظرفیت جذب، نوآوری، عملکرد مالی، ورود دانش خارجی، میزان تأخیرات