ما الگوی قیمت گزاری دارایی سرمایه ای را برای بررسی تأثیر سرمایه گذاری های شرکت ها متناسب با موجودی نقدی دربازده سهام با فرض بر اینکه موجودی نقدی کمتر از هزینه های رویداد مالی باشد، به کار می بریم. ما پی می بریم که مجموع دارایی های شبیه سازی شده بر مبنای سرمایه گذاری ها، متناسب با سرمایه غیرنقدی و بر مبنای سرمایه گذاری ها متناسب با سرمایه نقدی به خاطر آزمودن مجموع دارایی های متعدد، قمیت گذاری شده اند. به طور متوسط، شتاب سهام ها و افزایش قیمت سهام ها نسبت به فاکتوری که با استفاده از سرمایه گذاری متناسب با وجه نقد ساخته شده اند، حساس تر هستند.
به مدلهای قمیت گزاری دارایی سرمایه ای که بازده سهام را نسبت به بازده بودجه بندی سرمایه (سرمایه بودجه بندی شده)، برابر فرض کرده اند، در ادبیات مالی توجه قابل ملاحظه ای شده است. با توجه به جریان نقدی آتی مورد انتظار، سرمایه گذاری ها و بازده های آتی سهام، باید به طور منفی با گذشت زمان با هم در نوسان باشند، زیرا هنگامی که نرخ قیمت افت می کند، نرخ بهره¬ی پیشنهادی در سرمایه گذاری هم افت می کند و در نتیجه، شرکت ها، سرمایه گذاری خود را افزایش می دهند. مفهوم تعیین قیمت دارایی مقطعی، این است که فاکتور سرمایه گذاری ساخته می شود. ما در الگوی تعیین قیمت دارایی مقطعی نشان می دهیم که بازده سهام نه تنها توسط بودجه بندی سرمایه شرکت ها و بهره وری آتی به گردش درمی آید، بلکه، با تصمیم گیری های آنان در زمینه موجودی نقدی هم گردش می کند.
در الگوی ما، شرکت ها برای حفظ وجه نقدی، سه دلیل ارائه می دهند و تمام این دلایل، با هزینه های رویداد مالی مرتبط هستند (کنیز، 1936، بامول 1952، میلر راُور 1966)، دلیل اول: حفظ وجه نقدی از تبدیل دارایی های مشهود یا دارایی های مالی با هزینه های ثابت و متغییر به وجه نقد، جلوگیری می کند.
با توجه به اهمیت روزافزون بحث محیط زیست و مسئله حفاظت از آن، موضوع مسئولیت بین المللی دولت ها نیز در این ارتباط از اهمیت زیادی برخوردار گردیده است. از آنجا که در ارتباط با محیط زیست در ابعاد و سطوح مختلف بسیاری از اعمال نباید انجام شود و برخی اعمال و اقدامات نیز الزاما باید انجام گردد، (فعل ها و ترک فعل های مجرمانه در ارتباط با محیط زیست) مسلماً این بایدها و نبایدها فقط در صورتی موثر و مفید واقع خواهد گردید که همراه با نوعی ضمانت اجرا باشد. بدون تردید مقدمه و پیش شرط هر نوع ضمانت اجرای را باید پذیرش مسئولیت بین المللی برای کشور خاطی دانست. البته این امر آنقدر بدیهی و مسلم به نظر برسد که در خصوص ضرورت وجود آن نیازی به بحث و گفتگو احساس نگردد، لیکن لازم به یادآوری است که متاسفانه بنا به علل مختلف مسئله مسئولیت بین المللی ناشی از خسارات زیست محیطی همانند برخی دیگر از موضوعات محیط یستی با گذشت زمان بسیار طولانی و فراز و نشیب های فراوان وارد قلمرو قواعد حقوق بین المللی گردیده است. به گونه ای که شاید هنوز هم نتوان اذعان نمود که مبحث مسئولیت بین المللی در عرصه محیط زیست به طور کامل و کارآمد ایجاد گردیده و مورد استفاده قرار می گیرد. در عین حال در سال های اخیر در زمینه های گوناگون تحولات زیادی در حوزه مسئولیت بین المللی ناشی از خسارات زیست محیطی رخ داده که جای بحث و بررسی فراوانی دارد و در جهت کارآمدتر کردن هر چه بیشتر نظام مسئولیتی در عرصه محیط زیست باید این تحولات و نوآوری ها بیشتر شناخته شده و مورد استفاده قرار گیرد.
در این مقاله سعی می گردد با نگاهی مختصر به گذشته و تاکید و توجه بیشتر به تحولات اخیر درباب مسئولیت بین المللی ناشی از خسارات میط زیستی و تکیه بر «کنوانسیون بازل در مورد آلودگی های ناشی از حمل و دورریزی فضولات خطرناک» به جمع بندی آخرین دستاوردهای حقوق بین الملل در این زمینه پرداخت شود.
مسئولیت بین المللی زیست محیطی، خسارت زیست محیطی، نظریه خطا، و خطر کنفراس بازل
1) مسئولیت بین المللی ناشی از خسارات زیست محیطی
از اوایل دهه 1970 به دنبال افزایش روزافزون فرایند نابودی محیط زیست و آگاهی بشر نسبت به نیاز خود به آن برای تداوم حیات و بقاء مسئله مسئولیت بین المللی دولت ها در قبال خسارات زیست محیطی مطرح گردید. عمده اصول حاکم برمبحث مسئولیت بین المللی دولت ها به علت خسارات زیست محیطی همان اصول سنتی حقوق بین الملل عمومی می باشد که عمدتاً آنرا به یک رژیم مسئولیت غیرکارآمد، در عرصه محیط زیست تبدیل نموده است.
چشم انداز جهانی
این مقاله نسخه چاپ شده ای از گزارش اخیر سلنت (celent) بوده که به شرح حال و ارزیابی فروشندگان سیستم بانکداری متمرکز می پردازند. به هر حال این گزارش توسط شرکت اکسنچر حمایت مالی نشده است. این نسخه چاپی مشخصا برای اکسنچر آماده شده است، اما تحلیل از نظر گزارش اصلی تغییر نیافته است. برای اطلاعات بیشتر به منظور گزارش کامل در مورد سلنت از طریق وب سایتمان در تماس باشید.
3 خلاصه مطالب
8 تحلیل ABCD و جایزه XCelent
10 جوایز XCelent
20 فروشندگان
21 شرکت اکسنچر: راه حل مالی النوا
27 CSC: نظام بانکداری سلریتی
32FIS: بانک متمرکز
37 FIS: eCas2
40 FIS: مشخصات
46 FIS: نظامند
51 Infosys: Finacle
57 Misys: بانکداری جهانی بنک فاشن
62 SAP AG: بانکداری معاملات SAP
67 خدمات مشاوره ای تاتا: TCS BaNCS
73 تمنوس: T24
78 خلاصه
76 تعیین نسبت کارشناسی سلنت
79 پشتیبانی از نهادهای مالی
79 پشتیبانی از فروشندگان
80 پژوهش سلنت مرتبط
در مقاله حاضر، تلاش هایی برای بهینه سازی متغیرهای فرایند فیزیکی یعنی؛ PH، دما و سرعت همزدن برای افزایش تولید پلی هیدروکسی بوتیرات (PHB) در کشت دسته ای توسط آلکالی ژن های Sp صورت گرفته است، که بعنوان پیش ماده برای تولید پیش سازهای بیوپلاستیک ها (PHB) بکار می رود. انتخاب جریان توسط روش رنگ آمیزی بادوام با استفاده از رنگ نیل آبی A انجام می گیرد. در کشت و صنعت محصولات، ملاس نیشکر و اوره به عنوان منبع کربن و نیتروژن برای تولید PHB مورد استفاده قرار گرفت. بهینه سازی متغیرهای فرآیند فیزیکی توسط طراحی قابل گردش کامپوزیت مرکزی (CCRD) با استفاده از کارشناس نرم افزار طراحی (DX 8.0.6) انجام شد. لرزش فلاسک کشت تحت شرایط مطلوب یعنی، دمای 34.5 درجه سانتیگراد، pH 6.54 و سرعت همزدن 3.13 هرتز، دارای عملکرد بخش PHB 76.80٪ در بستر ملاس خشک است و در حدود 98٪ با عملکرد درصد پیش بینی شده 77.78٪ شباهت نشان داد. کشت دسته ای بیشتر در 7.5 L در مقیاس راکتوری آزمایشگاه (حجم کارکردی: 5.6 L) تحت شرایط بهینه حداکثر زیست توده سلولی gL-10.511را با PHB با محتوای gL-10.48.8، پس از 48 ساعت تخمیر ایجاد می نماید. مطالعه مقیاس بیو راکتوری دارای حداکثر بازده PHB، (YP / X) و بهره وری 0.78 و gL-1 h0.19 بود که بیشتر از گزارش های قبلی تحت شرایط یکسان است. خواص PHB توسط FTIR انجام شد.
آلکالی ژن های sp، متغیرهای فرایند فیزیکی، بهینه سازی، تولید PHB، خصوصیات
BACKGROUND: Posttraumatic stress disorder (PTSD) and major depressive disorder (MDD) frequently co-occur after traumatic experiences and share neurocognitive disturbances in verbal memory and executive functioning. However, few attempts have been made to systematically assess the role of a comorbid MDD diagnosis in neuropsychological studies in PTSD.
OBJECTIVE: The purpose of the current study is to investigate neurocognitive deficits in PTSD patients with and without MDD. We hypothesized that PTSD patients with comorbid MDD (PTSD+MDD) would have significantly lower performance on measures of verbal memory and executive functioning than PTSD patients without MDD (PTSD-MDD).
METHOD: Participants included in this study were 140 treatment-seeking outpatients who had a diagnosis of PTSD after various single traumatic events and participated in a randomized controlled trial comparing different treatment types. Baseline neuropsychological data were compared between patients with PTSD+MDD (n=84) and patients with PTSD-MDD (n=56).
RESULTS: The PTSD+MDD patients had more severe verbal memory deficits in learning and retrieving words than patients with PTSD alone. There were no differences between the groups in recall of a coherent paragraph, recognition, shifting of attention, and cognitive interference.
CONCLUSIONS: The results of this study suggest that a more impaired neurocognitive profile may be associated with the presence of comorbid MDD, with medium-sized group differences for verbal memory but not for executive functioning. From a clinical standpoint, being aware that certain verbal memory functions are more restricted in patients with comorbid PTSD and MDD may be relevant for treatment outcome of trauma-focused psychotherapy.