خلاصه
این مقاله در ارتباط با پردازش تصاویر رادیوگرافی دیجیتال و نمایش آن، دومین مقاله ای می باشد که به عنوان بخشی از تلاش کارشناسان به منظور ایجاد استاندارد کیفی تصاویر در ارتباط با رادیوگرافی دیجیتالی، نوشته شده است. عنوان این مقاله آموزش گرفتن تصاویر رادیوگرافی دیجیتال می باشد. این مقاله توسط کار جمعی ACR، انجمن فیزیک پزشکی امریکا و جامعه انفورماتیک تصویر برداری پزشکی، تدوین شده است. به طور روزافزون، تصویر برداری پزشکی، و اطلاعات بیمار با استفاده از اطلاعات دیجیتال در طی فرایند فراگیری، انتقال، ذخیره، نمایش، تفسیر و مشورت مدیریت می گردد. مدیریت داده ها در طی هر یک از این فعالیت ها تاثیری بر روی کیفیت مراقبت از بیمار دارد. این مقاله به توصیف بهبود کیفیت تصاویر در ارتباط با رادیوگرافی دیجیتال و ارائه پیشنهاداتی در ارتباط با فراگیری، پردازش و نمایش تصاویر می باشد. فعالیت های مربوط به رادیوگرافی دیجیتال به عنوان فناوری رو به پیشرفتی می باشد که نیازمند بازبینی استانداردها و دستورالعمل ها می باشد.
کلمات کلیدی: رادیوگرافی دیجیتال، کیفیت تصاویر، نمایش نسخه غیر چاپی، پردازش تصاویر، محل کار.
چکیده
در دهه گذشته استفاده از فشرده سازی داده فراگیر شده است. از mp3 پلیرها گرفته که هدفن آن ها بیشتر در گوش جوانان (و همچنین افراد میانسال) قرار دارد تا تلفن همراه، DVD ها، و تلویزیون دیجیتال، فشرده سازی داده ها تقریبا جزء لاینفک فناوری اطلاعات به شمار می آید. وارد شدن این فشرده سازی داده ها در زندگی روزمره مان اشاره ای به میزان پیشرفت فناوری دارد. پیشرفت ها در این حقیقت بازتاب داده می شود که تفاوت هایی بین این مقاله و چاپ قبلی آن نسبت به نسخه اول و دوم وجود دارد. در چاپ دوم، ما تکنیک های جدید را اضافه کردیم که از زمان چاپ اول این مقاله، توسعه یافته است. در این چاپ هدف ما بیشتر مد نظر قرار دادن موضوعات مهمی همانند فشرده سازی صوتی می باشد، که به اندازه کافی در چاپ دوم مد نظر قرار داده نشده است. در طی این زمان چنین حوزه هایی متوقف نشده و تلاش کرده ایم تا اطلاعاتی در مورد پیشرفت های جدید ارائه دهیم. ما فصل جدید را در مورد فشرده سازی صوتی اضافه کردیم (که شامل توصیف الگوریتم mp3 می باشد). همچنین اطلاعاتی را در مورد استانداردهای جدید همانند استاندارد کدگذاری ویدئو و استانداردهای تصویری جدید اضافه کردیم. ما بعضی از موضوعات موجود در این مقاله را مد نظر قرار داده ایم، و در مجموع تکنیک های متنوع کارآمد فشرده سازی تصاویر و استانداردهایی را در یک فصل مجزا جمع آوری کردیم، و تعدادی از فصل های را به روز کرده، و اطلاعاتی را اضافه کرده ایم که احتمالا می بایست از ابتدا قرار می دادیم. با این وجود، تمام این موارد مقاله را پربارتر کرده است. به هر حال، هدف همچنان یکسان می باشد: که عبارتست از معرفی فن و علم فشرده سازی داده. توضیحات آموزشی در مورد بیشتر تکنیک های فشرده سازی رایج به دنبال این توضیح که چگونه این تکنیک ها برای فشرده سازی تصویر، گفتار، متن، صوت و ویدئو مورد استفاده قرار می گیرد، داده می شود. با مد نظر قرار دادن سرعت پیشرفت در این حوزه، به نظر می رسد که روش های جدید وجود دارد که در این مقاله نشان داده نشده است. برای اینکه شما را از این پیشرفت ها آگاه کنیم، ما در فواصل معین موضوعات بروز شده ای را از سایت mkp.com نشان می دهیم.
مخاطب
اگر شما در حال طراحی سخت افزار یا اجرای نرم افزار الگوریتم فشرده سازی می باشید، یا نیاز به مشورت با افرادی که در چنین طرح هایی فعالیت می کنند دارید، یا در توسعه برنامه کاربردی چندرسانه ای فعالیت دارید و دارای پیشینه ای در مهندسی کامپیوتر یا الکترونیک یا علوم کامپیوتر دارید، این مقاله برای شما مفید می باشد. ما همچنین مثال های زیادی را برای خودآموزی قرار داده ایم. همچنین بحث هایی را در مورد استانداردهای چندرسانه ای مختلف مطرح کرده ایم. هدف فراهم کردن تمام جزییاتی که برای اجرای استانداردها مورد نیاز می باشد نیست، بلکه هدف فراهم کردن اطلاعاتی می باشد که به شما کمک می کند تا بتوانید به درک و پیروی از معیارهای استاندارد بپردازید.
خلاصه
همه کسانی که از قوّت و وسعت فهم برخوردارند ذاتاً از موعظه گران متنفرند؛ زیرا خیلی زود دریافته اند که پیچیدگی راز آلود زندگی ما موعظه ها را بر نمی تابد و به بند کشیدن آدمی در کلیشه هایی از این دست، به منزله سرکوب تمامی تشویق ها و الهامات الهی ایست که از رشد بصیرت و شفقت در او پدید آمده اند. موعظه گر نماینده عامّه مردمانی است که در احکام اخلاقی شان صرفاً با قواعد کلی هدایت می شوند. این افراد چنین تصور می کنند که این قواعد آنها را با یک شیوه مشخص و از پیش تعیین شده و بدون تحمّل رنج شکیبایی و بی آنکه قوّه تشخیص و بی طرفی شان به کار گرفته شود به سوی حق و عدالت سوق می دهند. آنها دغدغه ندارند که خویش را مطمئن سازند که آیا دارای بصیرتی هستند که از یک داوری باارزش و توأم با وسواس و یا از یک زندگی پرشور و عمیق برای خلق حس همدردی وسیع با هر آنچه که آدمی هست برآمده باشد.
جرج الیوت، آسیاب کنار فلوس
در اینجا می خواهم برخی همسانی های موجود میان اندیشه ویتگنشتاین متأخر و آنچه که من بنا دارم «زمینه گرایی1» در اخلاق بنامم را شرح دهم. برای این کار لازم است ابتدا اشاره ای به برخی از بینش های اساسیِ زمینه گرایی داشته باشم. در ادامه نشان خواهم داد که چگونه این بینش ها همتاهایی در اندیشه متأخر ویتگنشتاین دارند. در این راه ما شاهد هم راستا بودن حرکت دیالکتیکی زمینه گرایی و حرکت دیالکتیکی فلسفه متاخر ویتگنشتاین خواهیم بود. امیدوارم بتوانم وجود فراگیر عناصر ویتگنشتاینی در زمینه گرایی را نشان دهم.
الف. زمینه گرایی در اخلاق
آغازگاه زمینه گرایی [امر] جزئی است. از بسیاری جهات، همانطور که مارتا نوس باوم2 اشاره می کند، زمینه گرایی “دفاعی ارسطوئی است از اولویت امر جزئی”. (Nussbaum ,1995: 165) افزون بر این، زمینه گرایی در دلمشغولیِ بیشتری که به امر جزئی نسبت به امر کلی دارد، بر اهمیت رشد و پرورش “توانایی های ادراک” 3 فرد تاکید می کند. (Nussbaum , 1995: 154) در حقیقت، رشد و پرورش این «توانایی های اداراک » یک تکلیف اخلاقی و به کار بردن آنها یک “دستاورد اخلاقی”4 محسوب می شود. (Nussbaum, 1995c: 154) همان گونه که جان ککس می گوید “درک دقیق موقعیتی که آدمی در آن به عمل [اخلاقی] فراخوانده می شود، یک تکلیف مهم اخلاقی است”. (kekes, 1984: 10) در بستر تأکید زمینه گرایی بر موارد جزئی و فردی، مایلم در آغاز، یکی از تجارب شخصی خود را به عنوان نمونه بیاورم و دقیقاً نشان دهم که چگونه تصویرکردن چیزی به شیوه ای خاص می تواند فی نفسه یک «دستاورد اخلاقی » محسوب شود. هنگامی که هجده سال داشتم، مدت هفت ماه در یک صومعه جنگلی، متعلق به یک بودایی در شمال تایلند زندگی می کردم. صومعه ما فاقد آب و برق بود و ما آب مورد نیاز خود را یا از چاه تامین می کردیم یا از سماورهای برآمده عظیمی که آب باران را از پشت بام به داخل سالای6 اصلی هدایت می کردند. این سماورها تا اندازه ای شبیه بشکه های آب جو بودند و به ته آنها شیرهایی نصب شده بود. یک روز دیدیم که یک مار بزرگ زیر یکی از این سماورها و از بخت بد، زیر همان سماوری که ما بسیار از آن استفاده می کردیم دراز کشیده است. از ترس آن مار، ما مجبوربودیم از سایر سماورها که خیلی هم راحت نبود استفاده کنیم. این قضیه سه روز به طول کشید. (به دلیل آنکه آنجا جزء مکان های مقدس محسوب می شد نمی توانستیم مار را بکشیم یا آن را دور کنیم. ولی اگر خارج از صومعه بود می شد آدم هر چه سریعتر خودش را از شرّ آن خلاص کند. 7)
چکیده
همه کسانی که از قوّت و وسعت فهم برخوردارند ذاتاً از موعظه گران متنفرند؛ زیرا خیلی زود دریافته اند که پیچیدگی راز آلود زندگی ما موعظه ها را بر نمی تابد و به بند کشیدن آدمی در کلیشه هایی از این دست، به منزله سرکوب تمامی تشویق ها و الهامات الهی ایست که از رشد بصیرت و شفقت در او پدید آمده اند. موعظه گر نماینده عامّه مردمانی است که در احکام اخلاقی شان صرفاً با قواعد کلی هدایت می شوند. این افراد چنین تصور می کنند که این قواعد آنها را با یک شیوه مشخص و از پیش تعیین شده و بدون تحمّل رنج شکیبایی و بی آنکه قوّه تشخیص و بی طرفی شان به کار گرفته شود به سوی حق و عدالت سوق می دهند. آنها دغدغه ندارند که خویش را مطمئن سازند که آیا دارای بصیرتی هستند که از یک داوری باارزش و توأم با وسواس و یا از یک زندگی پرشور و عمیق برای خلق حس همدردی وسیع با هر آنچه که آدمی هست برآمده باشد.
جرج الیوت، آسیاب کنار فلوس
در اینجا می خواهم برخی همسانی های موجود میان اندیشه ویتگنشتاین متأخر و آنچه که من بنا دارم «زمینه گرایی» در اخلاق بنامم را شرح دهم. برای این کار لازم است ابتدا اشاره ای به برخی از بینش های اساسیِ زمینه گرایی داشته باشم. در ادامه نشان خواهم داد که چگونه این بینش ها همتاهایی در اندیشه متأخر ویتگنشتاین دارند. در این راه ما شاهد هم راستا بودن حرکت دیالکتیکی زمینه گرایی و حرکت دیالکتیکی فلسفه متاخر ویتگنشتاین خواهیم بود. امیدوارم بتوانم وجود فراگیر عناصر ویتگنشتاینی در زمینه گرایی را نشان دهم.
الف. زمینه گرایی در اخلاق
آغازگاه زمینه گرایی [امر] جزئی است. از بسیاری جهات، همانطور که مارتا نوس باوم اشاره می کند، زمینه گرایی «دفاعی ارسطوئی است از اولویت امر جزئی» (Nussbaum, 1995: 165). افزون بر این، زمینه گرایی در دلمشغولیِ بیشتری که به امر جزئی نسبت به امر کلی دارد، بر اهمیت رشد و پرورش «توانایی های ادراک» فرد تاکید می کند (Nussbaum, 1995: 154). در حقیقت، رشد و پرورش این «توانایی های اداراک» یک تکلیف اخلاقی و به کار بردن آنها یک «دستاورد اخلاقی» محسوب می شود. (Nussbaum, 1995c: 154) همان گونه که جان کس می گوید «درک دقیق موقعیتی که آدمی در آن به عمل[ اخلاقی ] فراخوانده می شود، یک تکلیف مهم اخلاقی است» (kekes, 1984: 10). در بستر تأکید زمینه گرایی بر موارد جزئی و فردی، مایلم در آغاز، یکی از تجارب شخصی خود را به عنوان نمونه بیاورم و دقیقاً نشان دهم که چگونه تصویرکردن چیزی به شیوه ای خاص می تواند فی نفسه یک «دستاورد اخلاقی» محسوب شود. هنگامی که هجده سال داشتم، مدت هفت ماه در یک صومعه جنگلی، متعلق به یک بودایی در شمال تایلند زندگی می کردم. صومعه ما فاقد آب و برق بود و ما آب مورد نیاز خود را یا از چاه تامین می کردیم یا از سماورهای برآمده عظیمی که آب باران را از پشت بام به داخل سالای اصلی هدایت می کردند. این سماورها تا اندازه ای شبیه بشکه های آب جو بودند و به ته آنها شیرهایی نصب شده بود. یک روز دیدیم که یک مار بزرگ زیر یکی از این سماورها و از بخت بد، زیر همان سماوری که ما بسیار از آن استفاده می کردیم دراز کشیده است. از ترس آن مار، ما مجبوربودیم از سایر سماورها که خیلی هم راحت نبود استفاده کنیم. این قضیه سه روز به طول کشید. (به دلیل آنکه آنجا جزء مکان های مقدس محسوب می شد نمی توانستیم مار را بکشیم یا آن را دور کنیم. ولی اگر خارج از صومعه بود می شد آدم هر چه سریعتر خودش را از شرّ آن خلاص کند.
چکیده
بهبود زخم های جنینی و بدون تشکیل زخم در همان اوایل دوران بارداری رخ می دهد. مطالعه مکانیسم های ترمیم بدون زخم می تواند منجر به شیوه های نوین جلوگیری از زخم شود. کلاژن در زخم های جنینی در همان ابتدا نهشت می کند و به صورت مشبک، نازک و ظریف است و دارای اتصالات عرضی کمتر می باشد. چند تفاوت مهم بین پاسخ بهبود زخم جنینی و پاسخ بعد از بارداری مشخص شده است که عبارت است از وجود التهاب کمتر، غلظت زیاد اسید هیالورونیک و نسبت زیاد کلاژن نوع 3 به نوع 1. علاوه بر این، در مقایسه با زخم های تیپیک، نسبت مولکول های نشانه دهی دستخوش تغییر شده است مثلا نسبت زیاد عامل رشد تغییر دهنده (TGF) – b3 به TGF-b1 و -b2، و متالوپروتئین های ماتریکس به بازدارنده های بافتی متالوپروتئین ها. علاوه بر این فیبروبلاست های جنینی در مقایسه با همتاهای بالغ خود، تولید کلاژن توسط TGF-b1 را نشان نمی دهند. ژن های الگوسازی شده (ژن های homebox) که در تشکیل اندام ها نقش دارند در دوران جنینی فعال تر هستند. اعتقاد بر این است که این اولین دومینو در درمان نتنظیم روند ریزش زخم های پوستی در دوران بارداری است. ژن های الگوساز (ژن های homeobox) که در اندام زایی نقش دارند در دوران جنینی فعال تر هستند و تصور می شود که «اولین دومینو» در کاسکاد تنظیمی ترمیم زخم پوستی جنینی می باشند. عوامل توصیه شده بازدارنده زخم مانند محافظ زخم MD، ورقه و ژل سیلیکون، Seprafilm Bioresorbable Membrane، هیالورونان توپیکال، عصاره پیاز، تموکسیفن خوراکی و لیزر رنگینه ای با پالس 585nm نیز در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرند. با وجود اینکه شواهد کافی مستدل در مورد ارتباط سرعت درمان از طریق عوامل تجاری بازدارنده زخم با کاهش تشکیل زخم وجود ندارد، اما این فرضیه غلط همچنان رایج است. انسان ها سهوا و از روی نا آگاهی به سمتی سوق داده می شوند که ارتباط منفی بین سرعت درمان و میزان تشکیل زخم ایجاد می کنند؛ در صورتی که چنین ارتباطی در واقعیت وجود ندارد. با وجود اهمیت جلوگیری از زخم، FAD در قرن 21 هیچ درمانی برای این منظور تایید نکرد. و این امر نشانگر چالش های مهمی چون وجود راههای تکراری است که این شیوه ها با آن روبه رو هستند.
مقدمه
تشکیل زخم یک مشکل بالینی عمده است که منجر به وضعیت آرایشی یا cosmesis ناخوشایند، عدم کارکرد، بویژه اگر بر روی مفاصل باشد، می شود و سبب تأخیر رشد بچه ها می گردد. زخم تأثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی بیمار مبتلا میگذارد و با اضطراب، کناره گیری از اجتماع، و افسردگی ارتباط دارد. بنابراین، جلوگیری از تشکیل زخم از مدت ها پیش اهمیت داشته است. کاهش زخم نه تنها برای درماتولوژیست ها مهم است.