دسته: مدیریت
حجم فایل: 20 کیلوبایت
تعداد صفحه: 3
این فایل شامل تحقیقی در زمینه استراتژی های فناوری و کسب و کار بوده و شامل بخشهای مقدمه، دسته بندی های ارائه شده از استراتژ ی های فناوری و انواع استراتژی کسب وکار می شود
خلاصه
چکیده
محاسبه ابری انقلابی را در صنعت فناوری اطلاعات با توانمند ساختن ان ها برای عرضه دسترسی به زیرساخت هایشان و خدمات کاربردی بر مبنای اشتراک ایجاد کرده است. بنابراین، چندین شرکت همانند IBM، مایکروسافت، گوگل، و آمازون شروع به عرضه سرویس های ابری مختلف به مشتریانشان کرده اند. به دلیل تنوع زیاد در سرویس های محاسبه ابری موجود، از دیدگاه مشتری، مشکل شده است تا تصمیم بگیریم که آن ها از چه سرویسی می بایست استفاده کرده و مبنای انتخاب آن ها چه می باشد. در حال حاضر چارچوبی وجود ندارد تا بتواند این امکان را به کاربران بدهد تا به ارزیابی عرضه محاسبات ابری پرداخته و آن ها را بر مبنای توانایی شان برای تامین نیازهای کیفیت خدمات (QoS) رده بندی کنند. در این تحقیق، چارچوب و مکانیسمی را مطرح می کنیم که کیفیت را اندازه گیری کرده و سرویس های محاسبه ابری را اولویت بندی می کند. چنین چارچوبی می تواند تاثیر قابل توجهی را ایجاد کرده و رقابت سالمی را در میان ارائه دهندگان محاسبات ابری برای مد نظر قرار دادن توافقنامه سطح خدمات (SLA) و بهبود کیفیت خدمات شان ایجاد کند. ما عملی بودن چارچوب رده بندی را با استفاده از بررسی موردی نشان می دهیم.
کلمات کلیدی: محاسبه ابری، ارزیابی خدمات، کیفیت خدمات، توافقنامه سطح خدمات
مقدمه
محاسبه ابری به عنوان الگویی برای ارسال منابع بر مبنای تقاضا (زیرساخت، پلتفرم، نرم افزار، غیره) به مشتریان همانند تسهیلات دیگر (برای مثال، آب، برق. گاز) می باشد. این سه خدمات اصلی توسط طرح محاسبه ابری بر مبنای نیاز مشتریان فناوری اطلاعات ایجاد می گردد [1]. در ابتدا نرم افزار به عنوان خدمات (SaaS) امکان دسترسی به برنامه های کاربردی کامل را به عنوان خدمات، همانند مدیریت رابطه مشتری (CRM) فراهم می کند [2]. دوم اینکه، پلفرم به عنوان خدمات (PaaS) ، جایگاهی را برای توسعه برنامه های کاربردی دیگر فراتر از آن همانند موتور جستجو برنامه گوگل (GAE) ایجاد می کند [3]. در نهایت زیرساخت به عنوان خدمات (IaaS) محیطی را برای بکارگیری، اجرا و مدیریت ماشین های مجازی و ذخیره سازی ایجاد می کند. از نظر فنی، IaaS، مقیاس پذیری افزایشی (مقیاس بالا و پایین) از منابع محاسباتی و ذخیره سازی بر مبنای تقاضا، ارائه می دهد [1].
خلاصه
در این مقاله برنامه ریزی کسب و کار را از دیدگاه کارآفرین نوظهور تجزیه و تحلیل میکنیم. ما ارزش برنامه ریزی کسب و کار را برای کارآفرین در جایی که باید تصمیم بگیرد که آیا برنامه ریزی کند یا خیر اندازه گیری می کنیم و نتایج بحث مان را با مطالعات تجربی که عملکرد سازمان ها را بعد از ورود به بازار مقایسه می کند، می سنجیم. با کمک یک قالب کاری تئوریک تصمیم گیری رسمی نشان می دهیم که ارزش برنامه ریزی از امکان ارزیابی اقدامات متناوب و قدرتمند شدن (توانا شدن) برای بهبود استراتژی ناشی می شود. قبل از ورود به بازار، علت اصلی ارزیابی، دنبال کردن ایده های خوب کسب و کار و خاتمه داده ایده های بد است. نشان می دهیم که چگونه ارزش برنامه ریزی در برابر کسب و کار مورد ملاحظه تعیین می شود و چگونه به کیفیت برنامه ریزی بستگی دارد. مدل تئوریک ما، چندین کاربرد آماری و رفتاری را نتیجه داد که با ملاحظات (مشاهدات) تجربی آورده شده در ادبیات مقایسه می کنیم. به خصوص نشان می دهیم چگونه مدل تصمیم گیری عقلائی مان می تواند برای توضیح فرضیات مهم و مشاهدات متناقص که بحث برنامه ریزی کسب و کار را تقویت کرده اند، به کار گرفته شود.
1-خلاصۀ اجرائی
اگر چه طرح های کسب و کار به طور مداوم به عنوان پیش نیازی های حیاتی برای ایجاد یک تجارت جدید موفق حمایت شده اند، انتقادهایی نیز در حرفۀ کارآفرینی وجود دارد که به طور جدی مردد است که آیا واقعاً برنامه ریزی کسب و کار یک فعالیت ارزشمند است. ؟! بی نتیجه ماندن تحقیقات تجربی بر این موضوع منجر به بحث ها (مذاکرات) متفاوت از فرآیند برنامه ریزی کسب و کار شده و بر این موضوع تأکید می کند که ارزش برنامه ریزی به فعالیت های برنامه ریزی خاص و اینکه کارآفرین در این فرآیند چه یادگرفته و چه می داند بستگی دارد.
بحث مداوم در ادبیات به طور خاص نمی تواند دانشگاهی باشد، چراکه کاربردهای گسترده ای دربارۀ چگونگی اجرای برنامه های کسب و کار توسط کسانی که آن ها را می نویسند و کسانی که آن ها را می خوانند وجود دارد. در بررسی ما، ارزش برنامه ریزی کسب و کار قبل از ورود به بازار از طریق سود مورد انتظار نشان داده می شود که این سود ناشی از تصمیم گیری بهتر برای شروع می یاشد وباعث خاتمه دادن به پروژه های کسب و کار ضعیف قبل از شروع می شود.
خلاصه
چندین مقاله گذشته، تاکیدی بر روی اهمیت تراز بین کسب و کار و استراتژی های سیستم اطلاعات (IS) ، و بین ساختار کسب و کار و سیستم اطلاعات داشته اند. به دنبال پیشرفت ها در درک این تراز، این مقاله به بررسی چنین موردی می پردازد که چگونه تراز از طریق تعامل ساختار/استرانژی در کسب و کار و حوزه سیستم اطلاعاتی تغییر می کند. مشخصا، مقاله پرسش زیر را مد نظر قرار می دهد: به چه صورت، تراز با گذشت زمان تغییر می یابد؟
تغییرات در مشخصات مدیریت راهبردی سیستم اطلاعات (که شامل استراتژی کسب و کار، ساختار کسب و کار، و نرم افزار سیستم اطلاعاتی می باشد) با گذشت زمان توسط مدل تعادل نقطه ای مورد بررسی قرار می گیرد، که شامل دوره باندمدتی از ثبات نسبی، یا تغییر پویا بوده، که توسط دوره کوتاهی از تغییرات سریع، گسترده و پویا متناوب می باشد. بررسی های موردی تغییرات در کسب و کار و ساختار و استراتژی های سیستم اطلاعات در طولانی مدت در سه سازمان نشان می دهد که مدل تعادل نقطه ای، چشم انداز باارزشی را در ارتباط با مشاهده این دینامیک ها نشان می دهد.
مدل تراز پویا ناشی از تحلیل های زیادی در رونوشت موازد می باشد. این موارد نشان می دهد که الگوی تراز در دوره زمانی طولانی ادامه می یابد، زیرا هم سطح تراز بالا بوده یا مدیران تراز پایین را به عنوان مشکل مد نظر قرار نمی دهند، و شامل تغییراتی در اکثر و یا تمام ابعاد مشخصات مدیریت سیستم اطلاعاتی راهبردی می بوده، و تغییرات تکاملی را متوقف می کند. تحولات کامل ظاهرا نیازمند ترکیبی از محرک های قوی می باشد. در نهایت، تنظیمات بعد از تحول برای یک بعد از مشخصات مدیریت سیستم اطلاعاتی راهبردی به نظر به دنبال تغییرات تکاملی می باشد.
خلاصه
مقدمه
ایجاد گروه های جرم سازمان یافته در جامعه مان در مسیر شبکه پیچیده مجرمانانه قرار گرفته است. تهددهای گسترده و دامنه دار آن باعث تحلیل رفتن، حاکمیت دولت ها، ثبات اقتصادی، ساختارهای مالی و نظام قضایی کیفری می شود. این مورد به عنوان جرم فراملی پولشویی می باشد که به سازماندهی گروه های جرم همانند سندیکاهای مواد مخدر، قاچاق تسلیحات و حوزه های رو به رشد دیگر فعالیت های مجرمانه پرداخته، تا حضورشان را دائمی کرده، فعالیت هایشان را گسترده کرده، و حضورشان را در سبک مافیایی نهادینه کنند.
به صورت پوششی، گروه های جرم سازمان یافته، می بایست به پولشویی حاصل از جرایم خود به دو دلیل اصلی بپردازند: ابتدا اینکه، ردپای پول می تواند به عنوان شاهدی علیه ارتکاب شوندگان جرم باشد. دوم اینکه، پول به خودی خود می تواند موضوع سوء ظن، پیگیری و تشنج باشد. به هر حال پولشویی دارای سه مرحله پویا می باشد:
1- انتقال وجوه ناشی از ارتباط مستقیم با جرم
2- پنهان سازی ردپا برای خنثی کردن پیگیری های قضایی
3- در دسترس قرار دادن مجدد پول برای مجرمان با ماهیت شغلی و جغرافیایی که از نظرها پنهان می باشد.
به این دلیل که پولشویی و کاربردهای آن اخیرا به آگاهی جهانیان رسیده است، همچنان تعاریف متعددی منتسب به آن وجود دارد. در این میان این تعاریف عبارتند از:
a) دستکاری ارقام پول از منابع غیرقانونی با استفاده از ابزارهایی که به نظر برسد پول از منابع قانونی است.
b) تبدیل یا انتقال اموال با آگاهی از اینکه چنین اموالی حاصل از اعمال مجرمانه بوده، که هدف مخفی کردن یا پوشش ماهیت غیرقانونی اموال یا کمک به افرادی که مشارکتی در ارتکاب چنین جرم هایی داشته، یا جرایم برای فرار از عواقب اقدمام شان، می باشد.
C) پنهان سازی یا پوشش ماهیت حقیقی، منبع، مکان، موقعیت، حق جا به جایی، با توجه به مالکیت اموال، با آگاهی از این موضوع که چنین اموالی از اعمال مجرمانه حاصل شده باشد.
d) اکتساب، تملک یا استفاده از اموال با اطلاع از زمان دریافت از اینکه چنین اموالی از اعمال مجرمانه یا اقدام مشارکت در چنین قانون شکنی هایی بدست آمده باشد.
e) جا به جایی پول بدست آمده توسط گروه های جرم سازمان یافته از فعالیت های مجرمانه به سمت سرمایه گذاری کسب و کار نیمه قانونی، سرمایه گذاری مجدد برای مشروع کردن کسب و کار تا زمانی که ردپای منشا مجرمانه کسب آن، از بین رفته تا عواید مشابه حاصل از آن در دسترس گروه های جرم سازمان یافته قرار گیرد.