فرایند مدیریت استعداد معمولا در بخش های زیادی از یک سازمان و تحقیقات گذشته، یافت می شود. به هر حال هیچ مقاله معتبر در این زمینه چه از نقطه نظر علمی و یا توصیف نظامند مدیریت استعداد به چاپ نرسیده است. بسیاری از سازمان ها تلاش خود را در زمینه مدیریت استعدادها تحت یک استراتژی جامع قرار داده اند اما چالش های قابل توجهی برای بوقوع پیوستن آن وجود دارد. بررسی های ما در ارتباط با این موضوع، به تجزیه و تحلیل بحث های مختلف از تحقیقات احتمالی می پردازد که شروع آن با تعریف استعداد و مدیریت استعداد همراه می باشد.
ما تمرکز خود را بر روی جنبه های مراحلی که برای مقاله مان بکار می بریم، قرار می دهیم. سپس به مقایسه مدیری استعدادها و مدیریت منابع انسانی می پردازیم تا از موارد گمراه کننده ای که توسط اکثر مردم بیان می شود، اجتناب کتیم. همچنین عقاید مختلف محققان را در مورد روش راهبردی مدیریت استعداد، بیان می کنیم. در نهایت بعضی از چالش ها و مشکلاتی که در طی تجزیه و تحلیل تحقیقات با آن روبرو می شویم، فهرست می کنیم.
در سال 1977، مک کینسی این اصطلاح را ابداع کرد: جنگ به منظور دستیابی به استعدادها.از آن به بعد مدیریت استعدادها به عنوان یک موضوع روز در بین محققان بخش مدیریت و منابع انسانی تبدیل شد. 10 سال بعد از این بررسی ها، به دنبال بازنشستگی بسیاری از افرادی که در یک دوره همزمان شروع در کشورهای توسعه یافته شروع به کار کردند و کمبود نیروی کار جوان برای ورود به بازار کار در اروپای غربی، مسئله استعداد به عنوان یک موضوع مهمی مطرح شد. در نتیجه استعداد و مدیریت استعداد در همه جا به عنوان یک موضوع داغ مطرح شد.
هیپنوتیزم دقیقاً چیست؟ هر چند تعاریف گوناگونی برای آن وجود دارد امّا انجمن روان شناسی آمریکا هیپنوتیزم را به عنوان «یک تعامل مشترک که در آن، شرکت کنندگان به تلقینات هیپنوتیزم کننده پاسخ می دهند» تعریف کرده است. با وجودی که هیپنوتیزم بیشتر به خاطر کارهای عامه پسند، مثلاً درخواست انجام کارهای مضحک یا غیرمعمول از افراد، معروف و شناخته شده، امّا ثابت شده است که این روش دارای فواید درمانی و بهداشتی، به ویژه در کاهش درد و اضطراب می باشد. همچنین به نظر می رسد که هیپنوتیزم بتواند نشانه های بیماری زوال عقل را کاهش دهد.
هنگامی که واژه «هیپنوتیزم کننده» را می شنوید چه چیزی به ذهنتان می آید؟ این واژه در ذهن بسیاری از مردم، تصویر آدم خبیثی را که با تکان دادن نخ یک ساعت جیبی به شکل پاندول در جلوی چشمان فرد ساده دلی او را به خواب مصنوعی می برد، تداعی می کند. به گفته جان کیلستروم، «هیپنوتیزم کننده، فرد دیگری را هیپنوتیزم نمی کند بلکه همانند نوعی مدرس یا راهنماست که وظیفه اش کمک به فرد برای هیپنوتیزم شدن است.» هر چند هیپنوتیزم غالباً به عنوان یک حالت خلسه شبیه به خواب توصیف گشته امّا بهتر است آن را حالت یا وضعیتی بدانیم که مشخصه اش توجه متمرکز، تلقین پذیری شدید و خیال پردازی فعال است.
تجربه هیپنوتیزم از یک فرد به فرد دیگر می تواند بسیار متفاوت باشد. برخی از کسانی که هیپنوتیزم شده اند اظهار کرده اند که در حین آن، نوعی احساس رهایی، عدم وابستگی یا آرمش زیاد داشته اند، در حالی که برخی دیگر گفته اند که حس می کردند که اعمالشان خارج از اراده خودآگاه و هشیارشان صورت می گرفته است. بعضی افراد نیز ممکن است تحت هیپنوتیزم کاملاً هشیار باقی بمانند و حتی قادر به مکالمه با دیگران باشند.
اغلب نیروگاه های برق حرارتی بیش از 300 مگاوات از آب رودخانه برای خنک سازی استفاده می کنند. افزایش دما آب و هوا در اثر تغییرات جوی می تواند به طور قابل توجهی روی راندمان و محصول توان این نیروگاه های برق تاثیر بگذارد. در این مقاله ما این آثار را با مدلسازی واحدهای نیروگاه حرارتی آلمان و سیستم های خنک سازی مربوط به آنها بررسی می کنیم که این کار از طریق شبیه سازی دینامیکی و با در نظر گرفتن آستانه های قانونی برای تخلیه گرما به آب رودخانه ها به همراه پیش بینی اطلاعات جوی محقق می شود. کاهش احتمالی در خروجی و راندمان آتی (2011- 2040 و 2040- 2070) برای نیروگاه های برق حرارتی از طریق سیستم های خنک سازی once-through (OTC) و مداربسته (CCC) و تحت چارچوب های قانونی فعلی انجام می گیرد. اعتبارسنجی مدل نشان داد که روش انتخاب شده دینامیک سیستم برای تحلیل آثار تغییرات جوی روی واحدهای برق حرارتی مناسب است. نتایج این مدل نشان دهنده کمترین آثار برای واحد ها از طریق سیستم های CCC است: گرایش میانگین برای CCC برای سناریوی A1B (2011 – 2070) انتظار می رود برابر -0.10 W/a بوده و برای یک سیستم OTC برابر -0.33 MW/a باشد. بر پایه اطلاعات روزانه، توان خروجی همه واحدهای OTC مدنظر به 4/66% ظرفیت نامی کاهش می یابد، و برای یک واحد تنها حتی به 32% هم می رسد.
تابستان های گرم در سال های 2003 و 2006 نشان دهنده آسیب پذیری منابع الکتریکی نسبت به این حوادث بودند. همچنین در نوشتجات علمی علاقه فزاینده ای در آسیب پذیری بخش انرژی به تغییرات جوی قابل مشاهده است. امواج گرم و کمبود آب خنک سازی برای نیروگاه های برق حرارتی (هسته ای و فسیلی) از این آثار هستند. در آلمان، بیشترین سهم ظرفیت نیروگاه برق توسط نیروگاه های برق حرارتی که اغلب از آب برای اهداف خنک کاری استفاده می کنند، نمایش داده می شود. تغییر دمای رودخانه ها تاثیر چشم گیری روی تولید برق دارد: تخلیه های آب خنک کاری به منظور حفاظت از محیط آبزیان باید با مقادیر آستانه مقررات مطابقت داشته باشد. کاهش ظرفیت خنک سازی آب رودخانه باعث محدودشدن میزان تولید برق خواهد شد. علاوه بر این، دمای آب رودخانه روی دمای قبل از کندانسور تاثیر می گذارد که آن هم به نوبه خود روی راندمان نیروگاه برق موثر است.
هوش کسب و کار (BI) در ارتباط با روش یکپارچه ای برای پشتیبانی مدیریت می باشد. در حال حاضر، محدودیت هایی برای پذیرش هوش کسب و کار (BI) وجود دارد و عصر جدید مدیریت داده های تحلیلی در مورد هوش کسب و کار وجود دارد. این محدودیت ها زیرساخت های یکپارچه ای می باشد که در ارتباط با روش کسب و کاربوده که پیچیده، هزینه بردار و انعطاف ناپذیرشده، که نیازمند تلاش برای یکپارچه سازی و تنظیف داده های شرکتی و تاثیرعملکرد بر روی زیرساخت های موجود/ زیرساخت های فناوری اطلاعات ناکافی، می باشند. بنابراین در این مقاله محاسبه به روش ابری به عنوان راه حل احتمالی برای این مسائل می باشد. ما اتمسفر جدیدی را برای هوش کسب و کار ایجاد کرده تا قابلیتی را برای کم کردن کارهای اداری هوش کسب و کار ایجاد کرده، هزینه ها را برای برنامه های هوش کسب و کار در مقایسه با نرم افزارهای قدیمی هوش کسب و کار کاهش داده، قابلیت را برای افزودن محیطی به منظور آزمون ایجاد کرده، مفاهیم را به اثبات رسانده و به روز رسانی کنیم، پتانسیلی را برای صف آرایی سریع تر ایجاد کرده و افزایش انعطاف پذیری ایجاد کنیم. همچنین محاسبه به روش ابری، ین امکان را برای سازمان ها را ایجاد می کند تا به تحلیل ترابایت های داده به شکل سریعتر و به صرفه تر از قبل بپردازند. هوش کسب و کار (BI) در روش محاسبه ابری همانند یک پازل بزرگ می باشد. کاربران می توانند وارد آن شده و قطعات کوچک پازل را در کنار یکدیگر قرار داده اما تا زمانی که کل موارد تکمیل نشود، کاربر نمی تواند دید کلی از تصویر کامل داشته باشد. در این مقاله خواندن هر بخش، قطعات مربوط به پازل را در جای خود قرار می دهد.
با ایجاد رکود اقتصادی، سازمان ها به طور روزافزونی به دنبال روش هایی برای کسب منابع بیشتر؛ ایجاد منابع به روش های مختلف- برای ایجاد درآمد، اطلاعات مربوط به مشارکت در انجام فعالیت ها می باشند. در چنین موقعیتی، فناوری هایی همانند محاسبه ابری و هوش کسب و کار (BI) دارای اهمیتی روزافزونی در کسب سود و حفظ فاصله رقابتی می باشند. زمانی که این فناوری ها ادغام می گردند مجموعه ای از پروژه های مدیریتی، اطلاعات تحلیلی و احتمالات کسب و کار را امکان پذیر می کنند. محاسبات ابری منجر به تغییر اقتصاد هوش کسب و کار (BI)، از طریق در دسترس قرار دادن سخت افزار، ایجاد شبکه، امنیت و نرم و...
مواد مرکب به خاطر داشتن وزن سبک، همچنین حجمی مساوی با حجم آلیاژهای دیگر و خواص مکانیکی منحصر به فردی که ارائه می کنند در دهه های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. از این مواد بیشتر در سازه های فضای و صنایع هوایی استفاده می شود. مواد مرکب از دو جزء اصلی تشکیل شده اند: 1- فلز پایه 2- عامل تقویت کننده
بصورت کلی از فلزات با وزن کم به عنوان فلز پایه و همچنین از مواد سرامیکی به عنوان تقویت کننده استفاده می شود از مهمترین و معروفترین مواد مرکب می توان به ماده مرکب با زمینه آلومینیومی و تقویت کننده ذره ای کاربیدسیلیکون اشاره کرد آلومینیوم و کاربیدسیلیکون به علت نزدیک بودن دانسیت هایشان به یکدیگر می توانند خصوصیات عالی مکانیکی را در وزن کم به وجود بیاورند در این تحقیق نحوه ساخت این ماده مرکب از روش ریخته گری در قالب فلزی مورد بررسی قرار می گیرد و تأثیر دو فاکتور مختلف، یک درصد وزنی تقویت کننده و دیگری سرعت هم زدن مخلوط مذاب بر روی خواص مکانیکی از جمله سختی و استحکام مورد بحث و بررسی قرار می گیرد نتایج حاصل شده به ما نشان می دهد که با اضافه کردن مواد سرامیکی به فلز پایه تغییرات ای در رفتار مکانیکی فلز پایه ایجاد می شود که در این پروژه به تفصیل به بررسی این رفتار می پردازیم.