بررسی تأثیر نگرشهای صمیمانه والدین بر تأیید و عزت نفس فرزندان مقطع سوم دبیرستان فصل اول
مقدمه ۶
بیان مسئله ۸
اهداف تحقیق ۹
فصل دوم
انگیزه هاى فیزیولوژیائی در سطح تحقق نفس ۱۴
تفاوت عز نفس با خود پنداره ۲۱
ریشه ها و ابعاد عزت نفس ۲۲
عزت نفس بالا و پایین ۲۶
شیوه پرورش ۲۸
بدرفتاری جسمانی یا جنسی ۲۹
ظاهر جسمانی ۳۰
تغییرات در خود پنداره ۳۳
تغییرات در عزت نفس ۳۵
راههایی بسوی هویت ۳۷
عواملی که بر رشد هویت تأثیر می گذارند ۴۰
فصل سوم
جامعه تحقیق ۴۴
روش نمونه گیرى ۴۵
اعتبار و روانی ابزار تحقیق ۴۶
روش آمارى ۴۷
فصل چهارم
جداول پرسشنامه ۵۰
یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها ۵۱
یافته ها و تجزیه و تحلیل آنها ۵۵
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیرى ۵۸
پیشنهادات ۶۰
پرسشنامه عزت نفس ۶۱
مقیاس تأیید خویشتن راتوس ۶۵
منابع ۷۱
چکیده
این مطالعه به بررسی روابط میان اقدامات مدیریتمنابع انسانی (HRM) و سرمایه اجتماعی سازمانی (OSC) ، و اثرات تعدیلی ویژگی های صنعتی می پردازد. بر اساس یک نمونه از 161 شرکت، نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که اقدامات مدیریت منابع انسانی متمرکز بر تسهیل روابط در میان کارکنان است، و مسلماً به سرمایه اجتماعی سازمانی مرتبط و وابسته است؛ و روابط برای شرکت های فعال در صنایع کمتر تنظیم شده، قوی تر است. علاوه بر این، کثرت دانش به خودی خود نشان می دهد که هیچ اثر تعدیلی ندارد، اما به نظر می رسد، متصل کننده مقررات صنعتی در موثر بودن پیوند اقدامات مدیریت منابع انسانی و سرمایه اجتماعی سازمانی می باشد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل برای موردی خاص نشان می دهد که اقدامات مدیریت منابع انسانی اثر مثبت بالایی بر سرمایه اجتماعی سازمانی دارد اما نه با کثرت پایین دانش در زمینه کنترل شده تر. این مطالعه مفاهیمی برای تحقیق و تجربه همراه با دستورالعمل هایی برای تحقیقات آینده ارائه می دهد.
کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی سازمانی، اقدامات مدیریت منابع انسانی، مقررات صنعتی، کثرت دانش
مقدمه
سرمایه اجتماعی به طور کلی بیانگر انبوه منابع درج شده در داخل، به واسطه دسترسی و فراهم شده از روابط یک فرد یا سازمان می باشد (بولینو، تورنلی، و بلودگود، 2002؛ اینکپن و تسانگ، 2005؛ ناهاپیت و گشال، 1998). یک شرکت می تواند مزیت بزرگی از هر دو روابط درون و بین سازمانی، استنتاج نماید. سرمایه اجتماعی داخلی امن، هماهنگی داخلی شرکت، خلق و جمع آوری دانش و خلاقیت را تسهیل می کند (لیئنا و پیل، 2006؛ ناهاپیت و گشال، 1998؛ تسای و گشال، 1998). روابط اجتماعی میان اعضای سازمان، نوآوری (مورر، بارتچ و ابرس، 2011؛ سابرامنیان و یوندت، 2005) ، رشد (مورر و دیگران؛ 2011) ، و دیگر نتایج سازمانی (اندروز، 2010؛ باتجارگال، 2003) را افزایش می دهد. ظاهراً سرمایه اجتماعی امن، نوآوری را از طریق بهکارگیری دانش ترویج می دهد (پرز- لاو، کابلو مدینا، و کارمونا لاوادو، 2011) ؛ و رقابت شرکت و احتمال موفقیت را افزایش می دهد (فیشر و پولاک، 2004؛ اینکپن و تسانگ، 2005؛ وو، 2008). این تحقیق از لینا و ون بورن (1999) در زمینه سرمایه اجتماعی سازمانی (OSC) به عنوان یک منبع که منعکس کننده روابط اجتماعی درون شرکت است، تبعیت می کند؛ که این وابسته به مفهوم سرمایه اجتماعی داخلی می باشد (آدلر و کون، 2002؛ لیئنا و پیل، 2006).
مقدمه:
هدف نخستین هر انسانی توانایی بخشیدن به خرد و اندیشه است. نعمت آموزش و پرورش پذیری در بهینه سازی انسان و سازندگی تن و روان تموج آن دو آدمی را به خداوند که سرچشمه خرد و اندیشه و نظام آفرین هستی است پیوند می دهد. آموزش و پرورش کارسازترین و نیرومندترین ابزار انسان است. آفریننده جان و خرد بدو توان آموختن بخشید که تا با علم و عمل در راه سازندگی قیام کنند. زندگی بدون آفرینندگی خاموش و به گورستان ماننده است. واژه خلاقیت مترادف با ابداع، توانایی پیش بینی و ایجاد ایده است. می خواهیم رابطه بین خلاقیت و جنسیت را مورد مکالمه و بررسی قرار دهیم و اما مطلبی که این رابطه از اهمیت خاصی برخوردار نموده. نقش جنسیت ر تفکر خلاق است و اینکه جنسیت آدمی در میزان خلاقیت او موثر است یا خیر. در مسئله خلاقیت علاوه بر عامل هوش و جنسیت، مسئله شخصیت و فرهنگ اجتماعی و خانوادگی افراد را هم بایستی مدنظر قرار داده و اهمیت زیادی برای آن قائل شد، چرا که بسیاری از استعدادهای خلاق به صورت بالقوه باقی می ماند و اجازه بروز به آن داده نمیشود که این مسئله ناشی از همان فرهنگ خانوادگی و اجتماعی است. نتیجه تحقیق نشان داد که میزان خلاقیت در پسران نوجوان بیشتر از دختران نیست، به عبارت دیگر رابطه معنی داری میان میزان خلاقیت و جنسیت مشاهده نمیشود.
دسته: برق
حجم فایل: 44 کیلوبایت
تعداد صفحه: 45
مقدمه
تمایل عمومی و روند رو به رشد بهره گیری از امکانات رفاهی در جهت فراهم نمودن آسایش زندگی، از دیر باز تلاش ها، خلاقیت ها و فعالیت های مستمر صاحبان حرف و صنایع را به خدمت خویش در آورده که تعدد و تنوع چشمگیر مصنوعات مورد استفاده در زندگی روزمره طبقات مختلف اجتماعی، ضمن تصریح نیاز همیشگی جامعه به این محصولات حاکی از ضرورت انجام پیش بینی های اصولی در پاسخگویی تداومی به این نیاز ها می باشد.
در مجموعه مقتضیات متداول مذکور وسایل تولید روشنایی به مفهوم کلی در زمره مایحتاج اساسی و تقریبا اجتناب نا پذیر به شمار آمده که به واسطه رشد نا موزون جمعیت، روند متوازن رفع تقاضا را سپری ننموده و کماکان از قابلیت عرضه و جذب بازار بسیار مناسبی برخوردار می باشد.
روشنایی تولید نور در سال 1372 پروانه بهره برداری در رابطه با تولید چراغ های روشنایی را کسب نمود و تولید خود را در سطح گسترده ای دنبال نمود این واحد تولیدی سپس در سال 1378 توانست پروانه بهره برداری تولید چراغهای کم مصرف را نیزاخذ نماید.
تولید سنتی و یکسان چراغ و از طرفی تقسیم بازار به صورت سنتی در بین تولید کنندگان موجود بازار صنایع روشنایی را دچار یکنوع یک نواختی نموده بود و شرکتهای مرتبط با این صنعت به نوعی به این وضع عادت نموده بودند.
مدیران صنایع روشنایی تولید نورازاواخرسال 1378 احساس نمودند که باید به گونه ای این چمبره یکنواختی راشکست و حرکتی نورادراین صنعت آغاز نمود وخواست و نیازواقعی مشتریان رادرکناراستفاده ازروش های تولیدجدید به شکلی مناسب پاسخ داد.
بدین لحاظ مدیران شرکت رئوس و اهداف کمی و کیفی را برای شرکت به تصویرکشیدند.
1- تولید محصولات با کیفیت مطابق خواست مشتریان
2- تولید محصولات مشابه محصولات روز اروپا
3- استفاده از روشهای تولید نوین و جایگزینی تکنولوژی های روز
4- گسترش شبکه نمایندگان فروش با عنایت به شهرستانهای فاقد نمایندگی
5- دریافت گواهینامه های کیفیت بین المللی
با توجه به اهداف از ابتدای سال1379 برنا مه ریزی جهت استقرار سیستم مدیریت کیفیت ISO 9001 انجام گردید و نیز واحد تحقیق و توسعه برای توسعه کمی و کیفی محصولات و طراحی محصولات جدید نیز راه اندازی گردید.
سیستم شستشو و رنگ آمیزی کاملاً به صورت اتوماتیک در آمد و آزمایشگاههای شیمی و فیزیک نور در محل کارخانه تجهیز گردید.
این واحد صنعتی در اواخر سال 1379 موفق به دریافت گواهینامه ISO 9001 برای اولین بار در صنایع روشنایی استان گردید و در سال 1380 نیز موفق به کسب گواهینامه تحقیق و توسعه (R&D) از وزارت صنایع شد وبا تکیه بر اصل بهبود مستمر در سالهای 2003 و 2004 مفتخر به دریافت جایزه بین المللی اعتبار تجاری اروپا از مؤسسه مدیران تجاری اروپا گردید.
تنوع تولیدات یکی دیگر از شاخصه های مورد توجه در این واحد صنعتی بوده که اکنون این تعدد محصولات از رقم حدود 20 محصول در سال 1378 به بیش از 300 محصول در سال 1384 رسیده است.
صنایع روشنایی تولید نوردرگامی بلند و سرنوشت ساز از سال 1380 اقدام به مشارکت در تأسیس و راه اندازی کارخانه تولیدی لامپ نمود که اینک این کارخانه لامپ سازی به مرحله تولید رسیده است و توانایی تولید میلیونها لامپ در سال و آنهم فقط درفاز اول خود دارد.
طرح توسعه کارخانه از سال 1383 به مرحله اجرا در آمده است که فضای سالنهای تولید و مونتاژ را 25 % افزایش داده است.
همچنین با خرید و نصب ماشین آلات از بهترین کمپانی های اروپائی سطح کیفی محصولات به سطح قابل قبولی افزایش یافته است.
دسته: روانشناسی
حجم فایل: 50 کیلوبایت
تعداد صفحه: 22
هر خانواده شیوه های خاصی در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش دارد. این شیوه ها، شیوه های فرزند پروری[1] نامیده می شود. متأثر از عوامل مختلف از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… می باشد (هاردی و پاور و جدیک[2]، 1993).
شیوه های فرزند پروری: اعتقادات، نگرش ها، فعالیت ها و اقدامات والدین در قالب الگوهای خانوادگی یا سبک های فرزند پروری والدین نمود پیدا می کند. اینکه والدین کدام یک از انواع سبک های مختلف تربیتی را در خانواده اتخاذ کنند، خود تحت تأثیر عوامل گوناگونی است و بسیاری از شرایط محیط خانواده و فرهنگ غالب ناشی می شود. اما هدف همه ی سبک های فرزند پروری شکل دهی به شخصیت روانی و تقویت شایستگی فرزندان می باشد. اهمیت این دو هدف و توجه به دو بعد از رفتارهای والدین یعنی پذیرش در مقابل طرد و سخت گیری در مقابل سهل گیری موجب شده تا امروزه محققان در خصوص سبک های فرزند پروری والدین و تأثیراتی که هرکدام از آنها بر رشد فرزندان دارند به بحث و بررسی بپردازند و الگوهای مختلفی ارائه دهند. اما همه الگوها در این سه شیوه فرزند پروری خلاصه می شود:
الف- والدین قاطع و اطمینان بخش (مقتدر[3]) : والدینی که این الگوی فرزند پروری را دارند به فرزندان خود استقلال و آزادی فکری می دهند و آنها را تشویق می کنند و نوعی محدودیت و کنترل را بر آنها اعمال می دارند. در خانواده هایی با والدین مقتدر اظهارنظر و ارتباط اخلاقی وسیع در تعامل کودک و والدین وجود دارد و گرمی و صمیمیت نسبت به کودک در سطح بالاست (ماسن، کانگر و کاگان[4] 1370). فرزندان این خانواده از ثبات شخصیتی خوبی برخوردارند، اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی دارند. در مواجهه با مسائل زندگی پختگی بیشتری نشان داده و برای کنارآمدن با مشکلات بیشتر از شیوه های مقابله ای متمرکز بر مسئله استفاده می کنند (احدی 1373).
[1] -Parenting style
[2] -Hardy، Power and Jeadicke
[3] -Athoratative
[4] -Mussen، Conger and Kagan