چکیده
هدف – هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین مفاهیم فرهنگ سازمانی و سرمایه فکری است تا طرح مدلی را برای بررسی سرمایه فکری امکان پذیر نماید. این الگو فرهنگ را به عنوان یک جزء لازم از سرمایه فکری معرفی می نماید.
طراحی / روش شناسی/ شیوه- مطالعه با تحلیلی از رابطه بین مفاهیم فرهنگ سازمانی و سرمایه فکری آغاز می شود. سپس الگوهای اصلی مورد استفاده در بررسی سرمایه فکری را تحلیل می نماید، در حالیکه تمرکز آن بر ساختار آنها و جایگاه فرهنگ می باشد. اهمیت این سرمایه برای سازمان ها مورد تاکید قرار دارد.
یافته ها – مقاله، الگویی جدید برای بررسی سرمایه فکری پیشنهاد می نماید. این الگو فرهنگ را به عنوان هسته مرکزی در نظر می گیرد که سرمایه های متجمع در حول آن شکل می گیرند. اهمیت سرمایه فکری در سازمان هایی در دو سطح مشاهده می شود: فرهنگ ملی و فرهنگ سازمان. اینها اشکال لازم می باشند و بینشی درونی به الگوی پیشنهادی می دهند.
اصالت/ ارزش – الگوهای بررسی سرمایه فکری، فاقد منطق درونی هستند که عوامل را با متغیرهای مورد کاربرد به هنگام معرفی سرمایه فکری به عنوان یک بدنه، تطابق می دهند. نوعی تمایل وجود دارد که هر کدام از عوامل یا سرمایه های مذکور را به طور مستقل و بدون نیاز به مرتبط ساختن آنها، در نظر می گیرد. این مقاله تمرکز خود را بر جستجوی منطق درونی ذکر شده و در نظر گرفتن فرهنگ به عنوان یک عامل کلیدی در آن متوجه قرار می دهد. این کار تمرکز جدیدی بر نقش ایجاد می نماید که به واسطه پیکره بندی سرمایه فکری در هر واحد تجاری ایفا می گردد.
مقدمه: این تحقیق، رابطه بین مفاهیم فرهنگ سازمانی و سرمایه فکری را بررسی می نماید تا پیشنهاد یک الگو را قادر به بررسی سرمایه فکری نماید. این الگو، فرهنگ را به عنوان یک جزء لازم از سرمایه فکری معرفی می نماید. اول، مفهوم فرهنگ تعریف می شود. سپس ما الگوهای اصلی مورد استفاده برای بررسی سرمایه فکری را به طور جداگانه تحلیل می نمائیم و تمرکز مان بر ساختار آنها و جایگاه فرهنگ می باشد. سپس، اهمیت این سرمایه برای سازمان ها مورد تاکید قرار می گیرد.
دسته: مدیریت
حجم فایل: 94 کیلوبایت
تعداد صفحه: 133
مقدمه
ممکن است به دفعات شنیده باشیم که سازمانهای هر چندنوآور از صحنه رقابت خارج می شوند، اما سازمانهای دیگر در همان محیط با موفقیت به کار خود ادامه میدهند.
آیا سازمانهایی که از صفحه رقابت خارج میشوند، میخواستند به چنین سرنوشتی دچار شوند ؟ در پاسخ باید گفت که نمیخواستند یا نمیخواهند به چنین سرنوشتی دچار شوند سازمانهای کنونی باید دنبال خلاقیت و نوآوری باشند و برای اینکه از بین نروند همواره باید افراد را تشویق به نوآوری نمایند و پدیده تغییر را با آغوش باز بپذیرند. (رابینز، 1376)
در اغلب موارد سازمانی کمتر به امر خلاقیت و نوآوری دست میزنند زیرا آن را تجارت ریسکداری میپندارند که باید از کار اصلی خود منحرف شده و به اموری که هنوز امتحان نشدهاند، بپردازند.
سازمانی باید با ساختارهای متناسب سازمانی که متضمن پرورش و رشد خلاقیت باشد به رویارویی آینده بپردازند و در غیر این صورت محکوم به فنا هستند. دی گرین در نوشته خود با عنوان « سازمان برازنده و شایسته » بر این باور است که سازمانی باید حالت سازگاری به خود بگیرند. سازمان خوب و شایسته آن است که محیط را در ک کند، اطلاعات و آگاهیهای بایسته را به سرعت آماده کند، سریع پاسخ دهد، بستر مناسبی برای پرورش خلاقیت و نوآوری باشد، از تجربیات بیاموزد و ساختار خود را بازنگری کند. (Degreem، 1982)
روند رو به رشد تکنولوژی و رقابت فشرده در صنایع و سازمانهای مختلف، ضرورت خلاقیت و نوآوری را اجتناب ناپذیر گردانیده است و سازمانهایی موفق هستند که خود را با این روند تطبیق دهند در غیر اینصورت محکوم به شکست هستند.
در کشور ما به دلیل برخورداری از ارتکاب طبیعی و منابع خدادادی متاسفانه به فرایند نوآوری توجه چندانی مبذول نگردیده است و منتظر بودهایم تا دیگران برای ما فکر کنند و به تولیدات محصولات و فرآیندهای جدید بپردازیم و نتایج آنها را پس از مدت طولانی و منسوخ شده دریافت و به کار گیریم.
در مباحث علمی غالباً مفاهیم تحقیق در روش علمی بصورت مراتب بکار برده میشود هر چند بین این دو وجوه مشترک معنایی وجود دارد، ولی تفکیک آنها موجب تمیز اختلاف بین آنها میشود. تحقیق، روندی منظمتر و قویتر و وسیعتر از روش علمی است، تحقیق با ساختار منظمتری از کنکاش توام است، که معمولاً منجر به نوعی ثبت مراحل و گزارش نتایج و دستاوردها میشود. هر چند میتوان روح علمی را بدون تحقیق بکار گرفته ولی تحقیق علمی را نمیتوان بدون روش و جوهر علمی انجام داد. بنابراین تحقیق، عرصه تخصصیتری از روش شناسایی است. (دلاور، 1380)
جان دیوی (J. Dewey) پژوهش را عبارت از فرایند جستجوی منظم برای مشخص کردن یک موقعیت میداند بنابراین پژوهش، فرایندی است که از طریق آن میتوان درباره ناشناختهها به جستجو پرداخت، و نسبت به آن شناخت لازم را کسب کرده در این فرایند از چگونگی گردآوری شواهد و تبدیل آنها به یافته را تحت عنوان روش شناسی یاد میشود. (سرمدی، 1380)
کنترل دقیق، شرطی که مانع عوامل نامربوط و مزاحم می شود
نمونهگیری صحیح، شرطی که یافتههای پژوهشی را قابل بسط و تعمیم میسازد.
رعایت شرط اول، امتیاز درونی، و رعایت شرط دوم، اعتبار بیرونی تحقیق را موجب میشود. هر تحقیق خاص، ممکن است دارای هر نوع اعتبار یافاقد یکی از آنها باشد. منظور این نیست که در مواردی که اعتبار درونی یا بیرونی در تحقیق اهمیت دارند، میتوان فقدان دیگری را نادیده گرفت، بلکه منظور این است که مواردی یافت میشود که یکی از دو مساله حاکم نیست. (دلاور، 1380)
فهرست مطالب
مقدمه 1
چکیده 10
فصل اول: 13
کلیات 14
بیان مسئله 18
فرضیهها 26
متدولوژی 28
روش شناسایی تحقیق و کارآموزی 31
فصل دوم: 34
تئوری پردازیی 35
ادبیات موضوع 42
فصل سوم: 108
جامعه 109
جامعه آماری 112
جامعه نمونه 113
پرسشنامه 115
مدلهای آماری 117
فصل چهارم: 120
تجزیه و تحلیل آماری 121
فصل پنجم: 126
نتیجهگیری 127
پیشنهادات 132
منابع تحقیق: 133
فصل اول: مقدمه
بیان مسئله 4
هدف از تحقیق و اهمیت مساله 11
فرضیه تحقیق 13
متغیرهای پژوهش 13
فصل دوم: ادبیات پیشینه در تحقیق
اضطراب و فشار روانی 17
اجزای اضطراب 18
انواع اضطراب 21
اندازه گیری اضطراب 24 اضطراب امتحان 25
رویکردهای درمانی اضطراب (رفتار درمانی، درمان شناختی – رفتاری) 29
بحران اضطراب در نوجوانی 31
دیدگاههای نظری درباره روانشناختی اضطراب 32
نظریه های اضطراب 45
کنار آمدن با اضطراب 49
مکانیسم های دفاعی 51
اضطراب طبیعی و اضطراب بیمارگونه 53
اضطراب و یادگیری 57
علتهای رایج اضطراب 59
آشوب و اضطراب نوجوانی 61
نظریه های روانکاوی، رفتار، وجودی و زیست شناختی درباره اضطراب اجتماعی 62
فصل سوم: طرح تحقیق
جامعه مورد تحقیق 68
روش نمونه گیری 68
ابزار تحقیق 68
روش نمره گذاری 69
فصل چهارم: ارائه داده ها
محاسبات آماری 73
فصل پنجم: خلاصه و نتیجه گیری
محدودیتها و پیشنهادات تحقیقی 77
فهرست منابع 79
پیوست 81
پرسشنامه
خلاصه
این پژوهش با هدف بررسی آگاهی پزشکان عمومی از ارتباط بیماری پریودنتال با سلامت عمومی انجام شد. همچنین عملکرد پزشکان در توصیه بیماران به انجام درمان های دندانپزشکی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه مقطعی 269 پزشک مشغول به طبابت در ناحیه نلور به صورت تصادفی انتخاب شدند. آگاهی پزشکان در زمینه رابطه متقابل بین بیماری های پریودنتال و سلامت عمومی طی مصاحبه و با استفاده از یک پرسشنامه ارزیابی شد. داده های حاصل آنالیز شد و بر حسب درجه ارائه گردید. تمام پزشکان (100%) نسبت وجود ارتباط بین سلامت دهان و سلامت عمومی آگاه بودند . اما تنها 10% از پاسخ دهندگان بیماران خود را بدون درخواست بیمار به دندانپزشک ارجاع می دادند تعداد بسیار کمی از پاسخ دهنگان (23.3%) در مورد شاخه های مختلف دندانپزشکی اطلاعاتی داشتند. غربالگری و ارجاع توسط متخصصان مراقبت های بهداشتی می تواند با ترغیب بیماران به دنبال گیری مراقبت های دهان و دندان بر سلامت عمومی آنها سودمند باشد. بنابراین لازم است درباره اهمیت بهداشت دهان و دندان به عنوان بخشی از سلامت عمومی به پزشکان آموزش داده شود.
مقدمه
بهداشت دهان و دندان، بخش مهمی از سلامت عمومی است. عموما تصور می شود که بیماری های دهان تنها محدود به حرفه دندانپزشکی است. هم از جنبه های دانشگاهی و تحقیقاتی و هم در زمینه درمانی، ارتباطات محدودی بین دندانپزشکان و سایر حرفه های مرتبط با سلامت وجود دارد (ا). بهداشت دهانی نامناسب انعکاسی از عدم توجه اجتماع به سلامت دهان و دندان است (2 ) ، براین اساس لازم است پیشگیری از بیماریهای دهان هم در کشورهای عقب افتاده و هم در کشدورهای توسعه یافته به عنوان یک اولویت بهداشتی درنظر گرفته شوذ. مستندات غیر قابل تردید نشان داده اند که بین بیماری پریوذنتال با برخی بیماری های سیستمگ مهم از جمله دیابت (3 ) ، برخی مشکلات دوران بارداری (4 ) ، بیماریهای قلبی- عروقی (5) ، بیماریهای تنفسی (6) ، استئوپروزیس (7) ، آرتریت روماتوئید (8 ) و سرطان ارتباط وجود دارد.
مقدمه
همه می دانیم حجاب و پوشش یکی از موضوعات مهم فرهنگی است و دین اسلام به عنوان دژی محکم در مواجهه با مفاسدو بی بند و باریهای اخلاقی و جنسی بآن نگریسته و مسلمانان را به رعایت آن سفارش نموده است. پر واضح است که عدم رعایت آن زمینه از بین رفتن ارزش های اخلاقی دیگر را در بر دارد. بی اقبالی و کم توجهی به این موضوع مهم که در سالهای اخیر محسوس و ملموس است ما را بر آن داشت ریشه یابی نموده و علل گرایش دختران جوان به بدحجابی را بررسی کنیم و برای محدود کرون دامنه تحقیق و دقیق بودن پژوهش دبیرستان های دخترانه پایه سوم و مراکز پیش دانشگاهی ناحیه 7 را که در آن به خدمت مشغولم انتخاب نمودم. برای این منظور 13% از کل جامعه آماری به عنوان نمونه و به طور تصادفی انتخاب شدند و از طریق پرسشنامه نظرات آن ها در خصوص علل گرایش به بدحجابی مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که علت اصلی بی توجهی به پوشش مناسب در بین دختران جوان به ترتیب: وجود روحیه خودنمایی در بین آنان، ضعف شناخت آنان نسبت به موضوع حجاب، آشنا نبودن اولیاء با شیوه برخورد با جوانان و نوجوانان و کم توجهی وسایل ارتباط جمعی به حدود حجاب می باشد. امید آن است که نتایج این پژوهش بتواند مسئولین آموزش و پرورش را در جهت برنامه ریزی دقیق برای رفع این مشکل یاری نماید.